بازدیدها: ۴

لایحه پیشنهادی برای رفع تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قوانین جاری جمهوری اسلامی ایران
موضوع: رفع تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با سایر قوانین مرتبط
ارائه به:
- اتحادیه مشاورین املاک
- سازمان ثبت اسناد و املاک کشور
هدف:
- کاهش تعارضات حقوقی و کیفری میان قوانین جاری.
- حمایت از حقوق مالکیت اشخاص و شفافسازی فرایند ثبت املاک.
- تسهیل معاملات املاک و جلوگیری از افزایش پروندههای قضایی.
بخش اول: تعارضات با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل ۲۲ قانون اساسی: مصونیت از تعرض به مالکیت
متن اصل ۲۲:
«حیثیت، حقوق، اموال و مسکن اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است با اصل مصونیت از تعرض به اموال تضاد داشته باشد، چرا که ممکن است افراد را مجبور به ثبت املاک خود کنند و در صورت عدم ثبت، از حقوق خود محروم شوند یا مشمول جرائم شوند، حتی اگر مال آنها بهطور قانونی و بدون مشکل استفاده شده باشد.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت بهگونهای که عدم ثبت رسمی در شرایط عادی، بهتنهایی موجب از دست دادن حقوق مالکانه نشود و فقط در صورت سوءاستفاده یا تقلب با تصمیم قضائی اقدام شود.
- اصل ۴۴ قانون اساسی: اقتصاد دولتی و خصوصی
متن اصل ۴۴:
«اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی استوار است.»
مبنای تعارض:
الزامات ثبت اموال غیرمنقول ممکن است فعالیتهای بخش خصوصی و تعاونی را دچار مشکل کند. این قانون میتواند بهطور غیرمستقیم دخالتهای اضافی در معاملات خصوصی ایجاد کند، بهویژه در بخش املاک که معاملات عادی، از جمله معاملات کوچک، با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد.
راهحل پیشنهادی:
ایجاد معافیتها و استثنائات برای معاملات کوچک یا ساده از الزامات ثبت رسمی تا به این ترتیب بخش خصوصی و تعاونی در توسعه فعالیتهای اقتصادی خود با محدودیتهای کمتری روبهرو شوند.
پیشنهاد حذف ثبت رسمی برای معاملات با ارزش کمتر از مقدار مشخص (مثلاً کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان) در جهت حمایت از اقتصاد خصوصی و تسهیل فعالیتهای اقتصادی.
- اصل ۵۶ قانون اساسی: حاکمیت مردم بر سرنوشت خود
متن اصل ۵۶:
«حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و در زمین، ولایت بر اموال و حقوق عمومی انسانها فقط بهوسیله قوانین الهی و بهدست ولی امر مسلمین است. مردم در انتخاب مسئولان خود و در اداره امور کشور آزادند.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است آزادی عمل مردم در مدیریت اموال خود را محدود کند، زیرا افراد مجبور خواهند شد تا از طریق فرآیندهای پیچیده و اداری به ثبت املاک خود بپردازند که ممکن است با آزادی تصمیمگیری افراد در خصوص اموال خود در تضاد باشد.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت با توجه به اصول حقوق بشر و آزادیهای فردی، و پذیرش اسناد عادی تحت شرایط خاص و با تأکید بر احترام به حاکمیت فردی در مدیریت اموال.
- اصل ۱۶۹ قانون اساسی: ممنوعیت تحمیل مجازاتهای غیرقانونی
متن اصل ۱۶۹:
«هیچکس را نمیتوان بهصرف اعمال قانونی که در زمان ارتکاب جرم وجود نداشته باشد، مجازات کرد.»
مبنای تعارض:
در صورت اعمال مجازاتهای سنگین برای عدم ثبت املاک، ممکن است افراد به دلیل عدم آگاهی از قوانین جدید یا مشکلات اجرائی، مشمول مجازاتهای غیرقانونی شوند. این مسئله با اصل ۱۶۹ که به عدم تحمیل مجازاتهای غیرقانونی تأکید دارد، در تضاد است.
راهحل پیشنهادی:
حذف مجازاتهای کیفری غیرضروری برای عدم ثبت املاک و تغییر آن به جریمههای مالی یا اقدامات اصلاحی که بهطور صریح با قانون و حقوق افراد همخوانی داشته باشد.
- اصل ۳ قانون اساسی: اهداف و اصول سیاستهای کلی جمهوری اسلامی
متن اصل ۳:
«جمهوری اسلامی ایران موظف است برای تحقق اهداف زیر: ۱- ایجاد فضای مناسب برای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی مردم. ۲- حمایت از حقوق مالکیت افراد. ۳- ایجاد عدالت اجتماعی در زمینه مالکیت و املاک.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی اموال غیرمنقول در صورتی که بهطور یکجانبه و بدون توجه به شرایط افراد و املاک آنها اعمال شود، میتواند فضای اقتصادی و اجتماعی را پیچیده و فعالیتهای مردم را مختل کند. همچنین ممکن است با هدف حمایت از حقوق مالکیت افراد و عدالت اجتماعی در تضاد باشد، بهویژه برای افرادی که توان مالی برای پرداخت هزینههای ثبت املاک ندارند.
راهحل پیشنهادی:
اعمال اصلاحات در قانون الزام به ثبت که در آن بخشهای کمدرآمد و مناطقی که بهطور محدود به ثبت املاک دسترسی دارند، از ثبت اجباری معاف شوند. همچنین، توسعه مشوقها برای افراد با شرایط خاص، مانند کاهش هزینهها برای مناطق محروم یا ارائه تسهیلات بانکی برای ثبت املاک.
بخش دوم: تعارضات با قانون مدنی ایران (ادامه)
- ماده ۱۰ قانون مدنی: آزادی قراردادها
متن ماده ۱۰:
«هر کس میتواند در حدود قانونی که قرارداد میبندد، بهطور آزادانه تصمیم بگیرد و هیچکس نمیتواند او را به عقد قرارداد خاصی مجبور کند.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است با اصل آزادی قراردادها در تضاد باشد. این الزام بهطور اجباری ثبت املاک را بهعنوان یک شرط برای معتبر بودن معاملات در نظر میگیرد، در حالیکه در ماده ۱۰ قانون مدنی تأکید شده است که افراد باید حق آزادی در تنظیم قراردادها داشته باشند. بنابراین، اجبار به ثبت رسمی میتواند آزادی عمل افراد را در انعقاد قراردادهای غیررسمی محدود کند.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول بهگونهای که قراردادهایی که بهطور عادی و بدون ثبت رسمی بسته میشوند، تا زمانی که مخالف با قوانین شرعی یا عمومی نباشند، معتبر شناخته شوند.
- ماده ۱۹۰ قانون مدنی: شرایط صحت معاملات
متن ماده ۱۹۰:
«برای صحت هر معاملهای، شرایطی لازم است که عبارتند از: ۱- قصد و رضا ۲- اهلیت طرفین ۳- معین بودن موضوع معامله ۴- مشروعیت جهت معامله.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت املاک ممکن است باعث تفسیر اشتباه یا محدودیت در زمینه معاملات ملکی شود. طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی، هیچکدام از شروط صحت معاملات به ثبت رسمی نیازی ندارند. اگر فروش یک ملک یا انتقال آن بین طرفین صورت گیرد، طبق ماده ۱۹۰، تا زمانی که شروط اصلی صحت معامله برقرار باشد، ثبت رسمی برای اعتبار آن ضروری نیست.
راهحل پیشنهادی:
تصریح در قانون الزام به ثبت که عدم ثبت رسمی صرفاً یک تخلف اداری است و نمیتواند موجب بیاعتباری معامله گردد.
- ماده ۲۱۹ قانون مدنی: اصل الزامآوری عقود
متن ماده ۲۱۹:
«عقدی که طبق مقررات قانونی واقع شده باشد، بین طرفین و قائممقام آنها لازمالاتباع است.»
مبنای تعارض:
طبق ماده ۲۱۹، قراردادهای معتبر باید الزامآور باشند و در صورتیکه طرفین در مورد شروط معامله به توافق برسند، هیچگونه مداخله یا اجبار دیگری نمیتواند اعتبار آن را از بین ببرد. الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است منجر به تفسیر اشتباه از الزامآوری قراردادها شود و اگر ثبت رسمی شرطی برای قرارداد باشد، ممکن است اعتبار قراردادهایی که بدون ثبت رسمی منعقد میشوند، زیر سوال برود.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد اضافه کردن مادهای که اعتبار قراردادهای غیررسمی را در صورتی که طرفین توافق کرده و معامله مشروع بوده باشد، تضمین کند.
- ماده ۱۳۰ قانون مدنی: اثر قراردادها بر طرفین
متن ماده ۱۳۰:
«قراردادها باید بهگونهای تنظیم شوند که طرفین از آنها بهرهبرداری کنند و آثار آنها را در زندگی خود احساس کنند.»
مبنای تعارض:
در صورتی که قانون الزام به ثبت املاک افراد را مجبور به ثبت رسمی املاک خود کند، این مسئله ممکن است تأثیرات منفی بر معاملات املاک افراد بگذارد. بهطور مثال، افراد ممکن است در شرایطی قرار گیرند که با توجه به هزینههای بالای ثبت یا فرآیندهای پیچیده، مجبور به قبول شرایط غیررسمی و بدون ثبت شوند. این وضعیت میتواند تضادهایی را با ماده ۱۳۰ قانون مدنی ایجاد کند، چرا که از نظر قانونی، قراردادها باید عملی و بر اساس آزادی اراده و شرایط طرفین باشند.
راهحل پیشنهادی:
ایجاد معافیتهایی برای افرادی که توانایی ثبت رسمی ملک خود را ندارند و حفظ آزادی آنها در تعیین نوع قراردادها، بهویژه در شرایط اقتصادی دشوار.
- ماده ۳۳۳ قانون مدنی: اثر انتقال ملک
متن ماده ۳۳۳:
«انتقال مال غیرمنقول باید در قالب قرارداد رسمی و ثبتشده انجام پذیرد، مگر در مواردی که طرفین برای انتقال آن توافق دیگری داشته باشند.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی انتقال ملک ممکن است با ماده ۳۳۳ تضاد داشته باشد. در ماده مذکور، بهطور صریح گفته شده است که انتقال ملک میتواند با توافق طرفین انجام شود، و ثبت رسمی تنها یک انتخاب برای تأمین امنیت بیشتر است. در صورتی که ثبت رسمی اجباری شود، افراد ممکن است در موقعیتهایی قرار گیرند که برای انجام معامله مجبور به پرداخت هزینههای اضافی یا وارد شدن به فرآیندهای اداری پیچیده شوند.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت و حذف الزامات اجباری برای ثبت رسمی انتقال املاک در مواردی که طرفین توافق کنند و قانون مانعی برای آن ایجاد نکند.
نتیجهگیری کلی بخش دوم: تعارضات با قانون مدنی ایران
در این بخش، پنج مورد از تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قانون مدنی ایران مورد بررسی قرار گرفت. این تعارضات به طور کلی بر حقوق مالکیت افراد، آزادی قراردادها، و اصول صحت و اعتبار معاملات تأثیر گذاشتهاند. اصلاحات پیشنهادی شامل تضمین اعتبار قراردادهای غیررسمی و ایجاد معافیتهای خاص برای ثبت املاک و معاملات عادی میباشد.
این اصلاحات بهطور ویژه برای حفظ اصل آزادی قراردادها و تسهیل فرآیندهای تجاری و معاملاتی افراد در نظر گرفته شده است.
بخش سوم: تعارضات با قانون تجارت ایران
- ماده ۶ قانون تجارت: لزوم ثبت فعالیتهای تجاری
متن ماده ۶:
«کلیه افرادی که بهطور دائم در حال انجام فعالیتهای تجاری هستند، باید در دفاتر ثبت تجاری ثبتنام نمایند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است با اصل ثبتنام فعالیتهای تجاری در قانون تجارت تضاد پیدا کند. اگر مالکین املاک بهطور غیررسمی با یکدیگر قراردادهای تجاری منعقد کنند و این قراردادها نیاز به ثبت رسمی اموال غیرمنقول داشته باشند، در صورت عدم ثبت، از نظر تجاری نمیتوانند بهطور کامل از حقوق خود در روابط تجاری بهرهبرداری کنند.
راهحل پیشنهادی:
در قانون الزام به ثبت، ثبت رسمی املاک باید از معاملات تجاری جدا شود و بهگونهای تنظیم گردد که ثبت املاک در موارد خاص و با هدف حفظ امنیت حقوق مالکانه انجام شود. به عبارت دیگر، قراردادهای تجاری نباید به ثبت رسمی ملک وابسته باشد.
- ماده ۲ قانون تجارت: تعریف تجار
متن ماده ۲:
«تاجر کسی است که بهطور قانونی فعالیت تجاری انجام میدهد و به این فعالیت بهطور دائم پرداخته و مسئولیتهای تجاری را پذیرفته است.»
مبنای تعارض:
ممکن است با وجود فعالیت تجاری یک شخص، قانون الزام به ثبت املاک نیاز به ثبت ملک آن شخص در سامانه رسمی داشته باشد، در حالی که طبق ماده ۲ قانون تجارت، مسئولیت تجاری تنها بهطور مستقیم به فعالیتهای تجاری وابسته است، نه لزوماً به ثبت اموال غیرمنقول.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول بهگونهای که املاک تجاری افراد با مسئولیت تجاری آنان وابسته نباشد و الزام به ثبت تنها در شرایط خاصی (مانند معاملات با ارزش بالا یا املاک خاص) وارد شود.
- ماده ۴ قانون تجارت: آزادی تجاری
متن ماده ۴:
«فعالیت تجاری باید در چهارچوب قانونی انجام گیرد، اما برای بسیاری از معاملات تجاری، ثبت رسمی اموال الزامی نیست.»
مبنای تعارض:
اگر طبق قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول، هر نوع نقلوانتقال ملک به ثبت رسمی نیاز داشته باشد، این امر میتواند با اصل آزادی تجاری در قانون تجارت در تضاد باشد. بسیاری از تجار برای کاهش هزینهها یا تسریع در فرآیندهای تجاری، تمایل به استفاده از معاملات غیررسمی دارند، که الزام به ثبت رسمی میتواند محدودکننده باشد.
راهحل پیشنهادی:
ایجاد استثناهایی در قانون الزام به ثبت که در آن قراردادهای تجاری معتبر شناخته شوند، حتی در صورتی که ثبت رسمی انجام نشود، به شرطی که سایر شرایط قانونی و شرعی رعایت شود.
- ماده ۱۰ قانون تجارت: ثبت رسمی قراردادهای تجاری
متن ماده ۱۰:
«تمامی قراردادهایی که بهطور تجاری انجام میشوند و بر اساس فعالیت تجاری طرفین شکل میگیرند، باید در دفاتر رسمی ثبت شوند.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی اموال غیرمنقول میتواند بهطور غیرمستقیم موجب محدودیت در ثبت رسمی معاملات تجاری گردد. از آنجایی که در بسیاری از قراردادهای تجاری، طرفین بهطور معمول نیاز به ثبت رسمی املاک ندارند، اعمال چنین الزامی میتواند شرایط اقتصادی و تجاری را پیچیده و هزینهبر کند.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد حذف الزام به ثبت رسمی در برخی از موارد خاص، بهویژه در صورتی که طرفین در قراردادهای تجاری به توافق رسیدهاند و هیچگونه تهدیدی برای حقوق افراد یا جامعه وجود نداشته باشد.
- ماده ۳۲ قانون تجارت: مسئولیت شخصی تجار
متن ماده ۳۲:
«تاجر موظف به رعایت تمامی تعهدات قانونی و تجاری خود است، در غیر این صورت مسئولیتپذیری او در قبال سایر تجار یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مورد شکایت قرار میگیرد.»
مبنای تعارض:
در صورتی که برای ثبت املاک و انتقال آنها الزاماتی وارد شود، ممکن است تجار به دلیل مشکلات مربوط به ثبت، نتوانند بهدرستی مسئولیتهای تجاری خود را ایفا کنند. این امر میتواند موجب مسئولیتهای قانونی سنگینتر در برابر طرفهای تجاری یا مشتریان شود.
راهحل پیشنهادی:
تصویب قوانین حمایتی برای تجار که در آنها ثبت املاک در قالب قراردادهای تجاری نه تنها الزامی نباشد، بلکه فرآیند ثبت و انتقال بهگونهای سادهسازی شود که تجار بتوانند بدون هزینههای اضافی به امور تجاری خود پرداخته و مسئولیتهای قانونی را انجام دهند.
- ماده ۶۷ قانون تجارت: معاملات شرکتها
متن ماده ۶۷:
«شرکتهای تجاری موظفند تمامی معاملات خود را مطابق با اصول قانونی ثبت کنند و معاملات تجاری که بدون ثبت در دفاتر رسمی انجام شود، اعتبار قانونی نخواهد داشت.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت املاک برای شرکتهای تجاری در مواردی که معامله ملکی جزو فعالیت اصلی آنها نیست، ممکن است با این ماده در تضاد باشد. در بسیاری از معاملات تجاری، بهویژه در شرکتهای کوچک و متوسط، ثبت رسمی املاک میتواند غیرضروری باشد و مانعی در روند کسبوکار ایجاد کند.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت بهگونهای که در قراردادهای تجاری کوچک یا در صورت عدم انتقال رسمی ملک، شرکتها بتوانند بدون ثبت رسمی املاک، معاملات خود را انجام دهند و این امر مانعی برای اعتبار حقوقی شرکتها نباشد.
- ماده ۹۶ قانون تجارت: اعتبار معاملات
متن ماده ۹۶:
«هرگونه معاملهای که توسط تجار بهطور قانونی انجام شود، اعتبار دارد، حتی اگر ثبت رسمی آن انجام نشده باشد.»
مبنای تعارض:
الزامات ثبت رسمی املاک میتواند تعارضاتی با این ماده ایجاد کند. اگر ثبت املاک اجباری شود، ممکن است اعتبار قراردادهای تجاری بهویژه در صورتی که مالکان خواسته باشند تنها در قالب توافقات غیررسمی عمل کنند، زیر سوال رود.
راهحل پیشنهادی:
اضافه کردن تبصرهای به قانون الزام به ثبت که در آن، در صورت انجام توافقات تجاری معتبر و قانونی، ثبت رسمی املاک تنها در صورت درخواست یکی از طرفین الزامی باشد.
- ماده ۱۶۴ قانون تجارت: انتقال اموال تجاری
متن ماده ۱۶۴:
«انتقال اموال تجاری باید بهطور رسمی ثبت شود، اما اگر این انتقال از طریق قرارداد خصوصی صورت گیرد، میتوان آن را از نظر تجاری معتبر دانست.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی املاک در قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است با ماده ۱۶۴ قانون تجارت تعارض داشته باشد. در این ماده، انتقال اموال تجاری در صورت توافق دو طرف معتبر دانسته میشود، اما الزام به ثبت رسمی ممکن است این انتقال را غیرقانونی و بدون اعتبار تجاری سازد.
راهحل پیشنهادی:
در قانون الزام به ثبت، پیشنهاد میشود که شرایط خاصی برای توافقات تجاری معتبر فراهم شود تا اجباری بودن ثبت رسمی برای اموال تجاری از بین برود.
نتیجهگیری کلی بخش سوم: تعارضات با قانون تجارت ایران
این بخش به بررسی هشت مورد تعارض میان قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول و قانون تجارت پرداخت. این تعارضات بهطور عمده بر اساس محدودیتهای ثبت رسمی املاک و تاثیر آن بر فعالیتهای تجاری بررسی شدهاند. اصلاحات پیشنهادی شامل سادهسازی فرآیند ثبت، معافیت از ثبت در معاملات خاص و تضمین اعتبار قراردادهای تجاری حتی در صورت عدم ثبت رسمی املاک میباشد.
بخش چهارم: تعارضات با قانون مجازات اسلامی
- ماده ۲ قانون مجازات اسلامی: اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها
متن ماده ۲:
«هیچ عملی جرم نیست مگر آنکه در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد.»
مبنای تعارض:
یکی از اصول اساسی در قانون مجازات اسلامی، اصل قانونی بودن جرائم است. در صورتی که قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول باعث ایجاد مجازات برای عدم ثبت رسمی اموال گردد، این امر میتواند در تضاد با اصل قانونی بودن جرائم باشد، زیرا ممکن است برای اعمالی که جرمانگاری نشدهاند، مجازات تعیین گردد.
راهحل پیشنهادی:
در قانون الزام به ثبت، پیشنهاد میشود که مجازاتهای مربوط به عدم ثبت اموال فقط در صورت وجود جرم خاص (مانند سوءاستفاده، تقلب یا معاملات غیرقانونی) در نظر گرفته شود، نه صرفاً بهخاطر عدم ثبت رسمی اموال.
- ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی: رعایت اصول دادرسی عادلانه
متن ماده ۱۰:
«در رسیدگی به جرائم، باید تمامی اصول دادرسی عادلانه رعایت شود و شخص متهم حق دارد تا از تمام امکانات دفاعی خود استفاده کند.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی اموال غیرمنقول ممکن است در مواقعی که طرفین بهطور عمدی یا غیرعمدی از ثبت املاک غفلت کنند، منجر به ایجاد پروندههای قضائی پیچیده شود. در این شرایط، ممکن است حقوق دفاعی افراد در برابر این الزام، که بیشتر جنبه اداری دارد تا جرمانگاری، نقض شود.
راهحل پیشنهادی:
قانون الزام به ثبت باید بهگونهای تغییر کند که این امر بهطور اداری و بدون ایجاد پروندههای قضائی و جنایی اجرا شود، مگر در مواردی که سوءنیت و تقلب در میان باشد.
- ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی: اجتناب از تعقیب قانونی در موارد تفسیر به نفع متهم
متن ماده ۱۵:
«اگر در مواردی ابهام در قانون وجود داشته باشد، تفسیر به نفع متهم صورت میگیرد.»
مبنای تعارض:
در صورتی که الزام به ثبت اموال غیرمنقول بهطور دقیق در قانون تعریف نشده باشد و دارای ابهام باشد، امکان دارد افراد از ثبت اموال خود اجتناب کنند و این امر منجر به مجازاتهای ناعادلانه برای افراد شود. در این صورت، اصل تفسیر به نفع متهم که در ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی آمده، نقض خواهد شد.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت بهگونهای که شفافیت لازم را ایجاد کرده و در صورتی که ابهامی وجود دارد، تفسیر به نفع افراد و مالکین املاک صورت گیرد.
- ماده ۳۱ قانون مجازات اسلامی: جرائم ناشی از سوءاستفاده از حق
متن ماده ۳۱:
«هرگونه سوءاستفاده از حق، در صورتی که به ضرر دیگران باشد، جرم تلقی میشود.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی املاک غیرمنقول ممکن است در صورتی که افراد نتوانند املاک خود را در زمان مقرر ثبت کنند، بهطور غیرعمدی یا عمدی مشمول مجازاتهای سوءاستفاده از حق شوند. این امر میتواند با اصول حقوقی در تضاد باشد.
راهحل پیشنهادی:
در قانون الزام به ثبت، پیشبینی معافیتها و مهلتهای کافی برای مالکین املاک، بهویژه در شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی، ضروری است. همچنین، تخفیفهای مجازات برای موارد عدم ثبت غیرعمدی پیشنهاد میشود.
- ماده ۱۲۱ قانون مجازات اسلامی: جرم انگاری در عدم ثبت رسمی معاملات
متن ماده ۱۲۱:
«تمامی معاملات که برخلاف قانون ثبت نشدهاند، در صورتی که منجر به ضرر یا تخلفاتی برای طرفین شود، جرم تلقی میشود.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت اموال غیرمنقول در قانون الزام به ثبت، میتواند منجر به جرمانگاری تمامی معاملات ناتمام یا بدون ثبت شود. این در حالی است که مطابق با ماده ۱۲۱ قانون مجازات اسلامی، تنها در صورت وقوع خسارت یا تخلف، جرم در نظر گرفته میشود.
راهحل پیشنهادی:
تغییر در قانون الزام به ثبت، بهگونهای که تخلف یا جرم تنها زمانی ایجاد شود که ثبت رسمی باعث ایجاد ضرر و زیان یا تقلب در معاملات گردد.
- ماده ۱۳۳ قانون مجازات اسلامی: مجازاتهای کیفری برای معاملات غیررسمی
متن ماده ۱۳۳:
«اگر معاملهای بهطور غیررسمی و بدون رعایت مقررات قانونی انجام شود، مجازاتهای کیفری برای آن در نظر گرفته میشود.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است بهطور غیرمستقیم موجب جرمانگاری قراردادهایی شود که بهطور غیررسمی منعقد میشوند. این امر میتواند به حقوق مالکیت افراد آسیب بزند، بهویژه اگر چنین معاملات در هیچیک از موارد قابل توجه تقلب یا ضرر نباشند.
راهحل پیشنهادی:
توصیه به تنظیم قانون الزام به ثبت بهگونهای که تنها در موارد خاص که مستندات ثبت رسمی از نظر قانون ضرورت دارد، مجازاتهای کیفری اعمال شوند و در سایر موارد، معامله بدون ثبت بهعنوان تخلف اداری شناخته شود.
- ماده ۱۷۹ قانون مجازات اسلامی: اهمیت قراردادها در حقوق کیفری
متن ماده ۱۷۹:
«تمامی قراردادهایی که بهطور صحیح و قانونی منعقد شوند، از نظر کیفری معتبر و قابل اجرا هستند.»
مبنای تعارض:
طبق ماده ۱۷۹، قراردادهای معتبر از لحاظ حقوقی لازمالاجرا و دارای اعتبار قانونی هستند، ولی قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول بهطور غیرمستقیم معاملات غیررسمی را فاقد اعتبار میداند. این تضاد میتواند منجر به آسیب به اصول حقوقی و کیفری افراد شود.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت بهگونهای که اعتبار قراردادهای غیررسمی و در عین حال معتبر شناخته شوند تا از ایجاد تضادهای قانونی جلوگیری شود.
- ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی: کلاهبرداری در معاملات غیررسمی
متن ماده ۲۹۰:
«هرگونه فریب در معاملات و استفاده از روشهای غیرقانونی برای به دست آوردن اموال دیگران، کلاهبرداری محسوب میشود.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت اموال غیرمنقول میتواند باعث سوءاستفاده برخی افراد از شرایط قانونی و تبدیل تخلف به کلاهبرداری شود، حتی در صورتی که معاملات بهطور غیررسمی و بدون ثبت رسمی انجام شوند و هیچگونه فریب یا تقلب در آنها نباشد.
راهحل پیشنهادی:
ایجاد استثنائاتی در قانون الزام به ثبت برای افرادی که بهطور عمدی یا غیرعمدی نتواستهاند املاک خود را ثبت کنند و معامله آنها بر اساس توافق قانونی معتبر است. این افراد نباید بهعنوان کلاهبردار شناخته شوند.
نتیجهگیری کلی بخش چهارم: تعارضات با قانون مجازات اسلامی
این بخش به بررسی هشت مورد از تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قانون مجازات اسلامی پرداخت. تعارضات اصلی شامل مواردی مانند جرمانگاری غیرضروری و مجازاتهای غیرعادلانه برای عدم ثبت رسمی اموال، نقض حقوق دفاعی افراد، و عدم شفافیت در قوانین بودند. اصلاحات پیشنهادی بهگونهای طراحی شدهاند که حقوق افراد و اصول قانونی در زمینه معاملات املاک رعایت شود و از تضییع حقوق افراد جلوگیری گردد.
بخش پنجم: تعارضات با قانون موجر و مستاجر سال ۱۳۷۶
- ماده ۱ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: قرارداد اجاره و ثبت آن
متن ماده ۱:
«قرارداد اجاره زمانی صحیح است که طرفین آن شرایط قانونی اجاره را رعایت کرده و توافقهای لازم را داشته باشند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول، ثبت رسمی املاک را بهعنوان یک شرط ضروری برای اعتبار برخی معاملات، از جمله اجاره، مطرح میکند. این امر ممکن است موجب شود که قراردادهای اجاره بدون ثبت رسمی ملک، فاقد اعتبار قانونی و اجرایی شناخته شوند، در حالی که طبق ماده ۱ قانون موجر و مستاجر، صرف توافق طرفین برای اجاره کافی است و الزامی به ثبت در دفاتر رسمی برای اعتبار قرارداد اجاره وجود ندارد.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که قانون الزام به ثبت املاک بهگونهای تغییر یابد که ثبت رسمی املاک تنها در شرایط خاص (مانند اجارههای بلندمدت یا در صورت توافق طرفین) الزامی شود و برای اجارههای کوتاهمدت، نیاز به ثبت رسمی نباشد.
- ماده ۲ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: شرایط اجاره
متن ماده ۲:
«در صورتی که عقد اجاره به موجب قرارداد کتبی باشد، باید تمام شرایط آن شامل مدت، مبلغ اجاره، و تعهدات طرفین مشخص باشد.»
مبنای تعارض:
طبق قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول، برای بسیاری از معاملات باید ثبت رسمی انجام شود. این در حالی است که در ماده ۲ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶، صرف عقد کتبی برای صحت اجاره کافی است و الزام به ثبت رسمی برای اعتبار اجاره مطرح نشده است.
راهحل پیشنهادی:
برای رفع این تعارض، پیشنهاد میشود که ثبت رسمی در اجارههای کوتاهمدت یا در شرایطی که طرفین توافق کتبی دارند، الزامی نباشد و در صورت توافق طرفین، قرارداد اجاره معتبر تلقی شود.
- ماده ۳ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: مدت قرارداد اجاره
متن ماده ۳:
«مدت قرارداد اجاره باید تعیین شده و در صورت عدم تعیین مدت، اجاره به مدت یک سال خواهد بود.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است برای اجارهنامههایی که در آنها مدت زمان اجاره مشخص نیست یا در قراردادهای اجاره کوتاهمدت، الزام به ثبت رسمی ایجاد کند. این در حالی است که ماده ۳ قانون موجر و مستاجر به صراحت اشاره دارد که اجارهنامههایی که مدت مشخص ندارند، یک ساله تلقی میشوند و نیازی به ثبت رسمی ندارند.
راهحل پیشنهادی:
تغییر در قانون الزام به ثبت بهگونهای که ثبت رسمی تنها برای قراردادهایی که مدت طولانی دارند یا با درخواست یکی از طرفین در نظر گرفته شود، الزامی باشد.
- ماده ۴ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: حقوق و تعهدات طرفین
متن ماده ۴:
«موجر موظف است ملک را در اختیار مستاجر قرار دهد و مستاجر نیز موظف است مبلغ اجاره را به موقع پرداخت کند.»
مبنای تعارض:
در مواردی که ثبت رسمی املاک برای اجارههای کوتاهمدت الزامی باشد، ممکن است موجر و مستاجر نتوانند بهطور آزادانه در مورد شرایط اجاره توافق کنند و این امر ممکن است به دخالتهای غیرضروری در روابط اجارهای منجر شود.
راهحل پیشنهادی:
اصلاح قانون الزام به ثبت بهگونهای که این الزام تنها در صورت توافق طرفین یا در موارد خاص مانند اجارههای بلندمدت و در شرایط اقتصادی ویژه برای طرفین اعمال شود.
- ماده ۵ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: رعایت شرایط قانونی در هنگام تخلیه ملک
متن ماده ۵:
«در صورتی که اجارهنامه رسمی باشد، در هنگام تخلیه ملک، موجر و مستاجر باید طبق شرایط ذکرشده در اجارهنامه عمل کنند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است موجب شود که همه قراردادهای اجاره باید ثبت رسمی شوند تا در صورت تخلیه ملک، طرفین قادر به استناد به حقوق خود در دادگاه باشند. این در حالی است که طبق ماده ۵، در صورتی که اجارهنامه بهطور خصوصی تنظیم شده باشد، نیز میتواند معتبر باشد.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که ثبت رسمی اجارهنامه تنها برای موارد خاص، مانند اجارههای بلندمدت یا برای حفاظت از حقوق مالکانه در نظر گرفته شود و قراردادهای اجارهای که توسط طرفین بهصورت غیررسمی تنظیم میشوند، همچنان معتبر تلقی شوند.
- ماده ۷ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: تمدید قرارداد اجاره
متن ماده ۷:
«اگر در پایان مدت اجاره، مستاجر به اجاره ادامه دهد و موجر مخالفتی نداشته باشد، قرارداد اجاره بهطور خودکار تمدید میشود.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی املاک در قانون الزام به ثبت میتواند فرآیند تمدید قراردادهای اجاره را پیچیده کند، بهویژه در مواردی که طرفین قرارداد تمایلی به ثبت رسمی نداشته باشند.
راهحل پیشنهادی:
توصیه به حذف الزام به ثبت رسمی برای تمدید قراردادهای اجاره، بهویژه در قراردادهایی که طرفین تمایل دارند که بهطور خودکار تمدید شوند.
- ماده ۸ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: شرایط تخلیه و اقامه دعوی
متن ماده ۸:
«در صورت عدم پرداخت اجارهبها یا تخلف از سایر تعهدات قرارداد اجاره، موجر میتواند برای تخلیه ملک دعوی اقامه کند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است موجب شود که در صورت وقوع هرگونه تخلف در اجارهنامهها، ابتدا باید ثبت رسمی ملک انجام شود، که این فرآیند میتواند زمانبر و پیچیده باشد و مانع از اعمال سریع حقوق موجر در اقامه دعوی شود.
راهحل پیشنهادی:
توصیه میشود که ثبت رسمی املاک در مواقع تخلف الزامی نباشد و فقط در صورت نیاز به مستندات رسمی، ثبت املاک انجام شود.
- ماده ۱۰ قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶: فسخ قرارداد اجاره
متن ماده ۱۰:
«اگر یکی از طرفین قرارداد اجاره نسبت به انجام تعهدات خود اقدام نکند، طرف مقابل میتواند قرارداد را فسخ کند.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی املاک میتواند فرآیند فسخ قراردادهای اجاره را پیچیده کند و موجر یا مستاجر را ملزم به ثبت رسمی ملک کند، حتی اگر طرفین بهطور غیررسمی قرارداد را فسخ کرده باشند.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که فسخ قراردادهای اجاره بدون الزام به ثبت رسمی ملک، همچنان معتبر باشد و تنها در شرایط خاص که یکی از طرفین درخواست ثبت رسمی را داشته باشد، الزام به ثبت انجام شود.
نتیجهگیری کلی بخش پنجم: تعارضات با قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶
در این بخش، تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قانون موجر و مستاجر ۱۳۷۶ بررسی شد. تعارضات عمده شامل الزام به ثبت رسمی املاک در قراردادهای اجاره کوتاهمدت، پیچیدگیهای در فرآیند تمدید و فسخ قراردادهای اجاره، و موانع در موارد تخلف و اقامه دعوی بودند. اصلاحات پیشنهادی بهگونهای طراحی شدهاند که ثبت رسمی املاک تنها در شرایط خاص و در مواردی که طرفین به توافق رسیدهاند، الزامی باشد.
بخش ششم: تعارضات با قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳
- ماده ۱ قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳: تعیین شرایط اجاره و مالکیت
متن ماده ۱:
«در راستای تنظیم بازار مسکن، شرایط لازم برای اجاره، خرید و فروش و مالکیت املاک تعیین میشود و تمامی اقدامات مرتبط با این حوزه باید با رعایت شرایط خاص صورت پذیرد.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است با شرایط خاص تعیین شده در قانون ساماندهی زمین و مسکن در تضاد باشد، بهویژه اگر این قانون شرط ثبت رسمی را برای مالکیت املاک ضروری اعلام کند، در حالی که قانون ساماندهی بهطور خاص شرایط مختلفی برای بازار مسکن و اجاره بها پیشبینی کرده است.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که در قانون الزام به ثبت، شرایط ویژه برای املاک و قراردادهای اجاره در بازار مسکن و شرایط اقتصادی خاص تعیین شود، بهویژه برای املاک در مناطق کمدرآمد یا روستایی که الزام به ثبت رسمی میتواند برای افراد بار مالی سنگینی ایجاد کند.
همچنین، برای املاک مورد استفاده در پروژههای مسکن دولتی یا حمایتی، ثبت رسمی میتواند اختیاری باشد.
- ماده ۳ قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳: ساماندهی اجارهبها و محدودیتها
متن ماده ۳:
«برای تنظیم اجارهبها، دولت میتواند برای قراردادهای اجاره حدود و ضوابط خاصی تعیین کرده و اجارهها را تحت نظارت خود قرار دهد.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است فرآیند تعیین اجارهبها را پیچیده کند، چرا که ثبت رسمی املاک میتواند بهطور غیرضروری مالکین را مجبور به ثبت املاک خود در دفاتر رسمی نماید، در حالی که این امر ممکن است با سیاستهای ساماندهی اجارهبها که در قانون ساماندهی زمین و مسکن وجود دارد، در تعارض باشد.
راهحل پیشنهادی:
برای رفع این تعارض، پیشنهاد میشود که ثبت رسمی تنها برای موارد خاص مانند اجارههای بلندمدت یا قراردادهایی که تحت نظارت دولتی قرار دارند، الزامی باشد.
همچنین، در مواردی که اجارهها تحت سیاستهای دولتی ساماندهی میشوند، ثبت رسمی بهعنوان یک شرط ضروری لحاظ نشود، بهویژه در مناطقی که برای کاهش هزینههای زندگی به سیاستهای حمایتی نیاز دارند.
- ماده ۵ قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳: سیاستهای حمایتی برای اجارهنشینها
متن ماده ۵:
«دولت موظف است تسهیلات ویژهای برای اجارهنشینها در مناطق کمدرآمد و نواحی شهری تعیین کرده و اجارههای معقول و قابل پرداخت را به مستاجران ارائه کند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است در تضاد با سیاستهای حمایتی برای اجارهنشینها باشد، زیرا ثبت رسمی میتواند بهعنوان یک الزام بر مستاجران یا مالکان وارد شده و هزینههای اضافی به آنها تحمیل کند. این امر در حالی است که قانون ساماندهی بر ارائه اجارهبهای معقول و حمایت از مستاجران در مناطق کمدرآمد تاکید دارد.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که در قانون الزام به ثبت، ثبت رسمی املاک برای اجارههایی که مشمول سیاستهای حمایتی هستند، اختیاری باشد و هزینههای ثبت برای مالکان یا مستاجران از طریق تسهیلات دولتی جبران شود.
همچنین، الزام ثبت رسمی تنها برای املاک با قیمتهای بالاتر یا املاک تجاری باید مطرح باشد و اجارههای مسکونی در مناطق کمدرآمد باید از این قاعده مستثنی شوند.
- ماده ۷ قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳: حمایت از مستاجران و مالکین در برابر افزایش اجارهبها
متن ماده ۷:
«در صورتی که اجارهبها بهطور غیرمجاز افزایش یابد، مستاجر حق دارد قرارداد را فسخ کرده و از اجاره پرداختی خود پس بگیرد.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی املاک ممکن است بهطور غیرمستقیم موجب افزایش هزینهها برای مالکان و مستاجران شود. این امر در تضاد با سیاستهای حمایتی قانون ساماندهی زمین و مسکن است که هدف آن کاهش هزینهها و کنترل اجارهبها است.
راهحل پیشنهادی:
در قانون الزام به ثبت، پیشنهاد میشود که ثبت رسمی فقط برای اجارههای بلندمدت و قراردادهایی که ممکن است باعث بروز تخلفات مالی یا تقلب در قیمتگذاری شوند، الزامی گردد.
همچنین، برای جلوگیری از افزایش هزینهها در ثبت املاک، هزینههای ثبت باید بهطور مناسب با سیاستهای دولت تنظیم شود و در صورت امکان، برای مستاجران یا مالکین از تخفیفها و حمایتهای دولتی استفاده گردد.
- ماده ۱۰ قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳: اجارهنامههای غیررسمی
متن ماده ۱۰:
«در صورتی که اجارهنامهها بهطور غیررسمی تنظیم شوند، تنها در صورت تایید مقام قضائی یا مقامات مربوطه، اعتبار خواهند داشت.»
مبنای تعارض:
الزام به ثبت رسمی املاک ممکن است باعث شود که بسیاری از قراردادهای اجاره غیررسمی که بهطور معمول در بازار املاک کشور رواج دارند، فاقد اعتبار شناخته شوند. این در حالی است که قانون ساماندهی، اجارهنامههای غیررسمی را در صورتی که از طریق مقامات قضائی تایید شوند، معتبر میداند.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که برای قراردادهای اجارهای که توسط طرفین توافق شدهاند، تنها در صورتی که نیاز به ثبت رسمی دارند که مالک درخواست ثبت رسمی کند یا اجارهنامه دارای شرایط خاص باشد. در غیر این صورت، قراردادهای غیررسمی باید معتبر شناخته شوند.
- ماده ۱۲ قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳: ایجاد سامانههای آنلاین برای ثبت اجارهها
متن ماده ۱۲:
«دولت موظف است سامانههای آنلاین برای ثبت قراردادهای اجاره و خرید و فروش املاک راهاندازی کند تا همه معاملات بهطور شفاف و قانونی ثبت شوند.»
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت املاک در صورت استفاده از سامانههای آنلاین ثبت، ممکن است موجب ایجاد دوبارهکاری و پیچیدگیهای اضافی برای مالکان و مستاجران شود، بهویژه در زمانی که قراردادها در حال حاضر بهطور غیررسمی و توافقی انجام میشوند.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که ثبت رسمی املاک از طریق سامانههای آنلاین تنها در شرایط خاص (مانند املاک تجاری یا قراردادهای بلندمدت) الزامی باشد و در مورد سایر معاملات و قراردادهای اجاره، ثبت آنلاین فقط بهصورت داوطلبانه و برای شفافیت بیشتر انجام گیرد.
نتیجهگیری کلی بخش ششم: تعارضات با قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳
در این بخش، تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قانون ساماندهی زمین و مسکن و اجاره بها ۱۴۰۳ بررسی شد. تعارضات عمده شامل الزام ثبت رسمی برای قراردادهای اجاره کوتاهمدت، بار مالی و اداری ناشی از الزام ثبت برای مالکان و مستاجران، و تفاوتهای رویکردهای حمایتی دو قانون بود. اصلاحات پیشنهادی در این بخش بهگونهای طراحی شدهاند که از یک سو ثبت رسمی تنها در موارد خاص الزامی باشد و از سوی دیگر حمایتهای دولت از اجارهنشینها و مالکان بهطور مؤثر ادامه یابد.
بخش هفتم: تعارضات با قانون دلالی و دلالی ملکی، قوانین صنفی مشاورین املاک و جرمانگاری و تبعات اقتصادی ناشی از آن
در این بخش، تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قانون دلالی و دلالی ملکی و قوانین صنفی مشاورین املاک بررسی خواهد شد. همچنین تبعات اقتصادی ناشی از این تعارضات و جرمانگاریها نیز به طور مفصل تحلیل میشود. در نهایت، راهحلهای حقوقی و حمایتی برای رفع این مشکلات ارائه خواهد شد.
- تعارض با قانون دلالی و دلالی ملکی
الف) تعریف دلالی ملکی و الزامات آن
قانون دلالی و دلالی ملکی به طور خاص به نقش مشاورین املاک در معاملات املاک و مستغلات اشاره دارد. طبق این قانون، مشاورین املاک به عنوان دلالانی شناخته میشوند که میان خریدار و فروشنده، موجر و مستاجر، یا سایر طرفین معاملات املاک واسطهگری میکنند.
مفاد قانونی:
طبق ماده ۳۳۸ قانون مدنی، دلال به شخصی اطلاق میشود که برای انجام معاملهای طرفین را به یکدیگر معرفی کرده و در صورت توافق آنها، کارمزد میگیرد.
در قوانین صنفی مشاورین املاک، دلال باید به صورت قانونی ثبتشده و دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه باشد.
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است مشاورین املاک را در موقعیتهایی قرار دهد که مجبور شوند برای انجام معاملات خود، ثبت رسمی املاک را از طرفین خواسته و یا حتی خود ملک را در سیستم ثبت رسمی وارد کنند. این امر با ماهیت فعالیتهای مشاورین املاک که بهعنوان واسطه میان طرفین معاملات عمل میکنند، در تضاد است. زیرا در بسیاری از موارد، مالکان یا مستاجران ممکن است تمایلی به ثبت رسمی نداشته باشند، یا بخواهند تنها به صورت توافقی و غیررسمی به معامله بپردازند.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که مشاورین املاک تنها در صورتی ملزم به ثبت رسمی ملک در سیستم ثبت اسناد باشند که طرفین قرارداد تمایل به این اقدام داشته باشند. در غیر این صورت، معاملات باید به صورت توافقی و بدون الزام به ثبت رسمی ادامه یابد.
بهطور خاص برای مشاورین املاک، میتوان قوانین خاصی وضع کرد که این دسته از دلالان، بر اساس توافق طرفین و بدون نیاز به ثبت رسمی، بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، مشروط بر اینکه حقوق طرفین تضمین شود.
- تعارض با قوانین صنفی مشاورین املاک
الف) ثبت رسمی معاملات و اختیارات مشاورین املاک
طبق قوانین صنفی مشاورین املاک، این افراد مجاز به انجام معاملات ملکی و مشاوره در خرید و فروش، اجاره، رهن و سایر موارد مرتبط با املاک هستند. در بسیاری از موارد، مشاورین املاک فقط بهعنوان واسطه عمل میکنند و هیچگونه تعهدی برای ثبت رسمی املاک ندارند.
مفاد قانونی:
مطابق با قانون صنفی مشاورین املاک، مشاوران املاک باید دارای پروانه کسب معتبر باشند و برای انجام معاملات باید قوانین مشخصی را رعایت کنند. این قوانین شامل ثبتنام در سامانههای مربوطه، ارائه مشاوره شفاف، و رعایت اصول اخلاقی در فرآیند معاملات است.
مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت املاک ممکن است بهطور مستقیم به مشاورین املاک فشار بیاورد که ثبت رسمی املاک را در تمامی معاملات ضروری بدانند. این مسئله باعث میشود که فعالیتهای این مشاورین که بیشتر بهعنوان دلال شناخته میشوند، از قالب فعالیتهای صنفی خارج شود و نیاز به تخصص بیشتری در زمینه ثبت رسمی پیدا کنند. علاوه بر این، در بسیاری از موارد، ثبت رسمی املاک به هزینه بر بودن و پیچیدگیهای قانونی منجر میشود که میتواند بازار مسکن را با مشکلات جدیدی مواجه کند.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که در قوانین صنفی مشاورین املاک، بهطور شفاف مشخص شود که ثبت رسمی تنها در شرایط خاص یا در صورت درخواست طرفین معامله ضروری است و مشاورین املاک میتوانند بر اساس توافق طرفین، بهعنوان دلال یا مشاور ملکی عمل کنند.
قوانین صنفی مشاورین املاک باید بهگونهای اصلاح شود که این مشاورین همچنان بهعنوان واسطه در معاملات عمل کنند، بدون آنکه مجبور به انجام ثبت رسمی معاملات شوند مگر اینکه خواسته طرفین باشد.
- جرمانگاری و تبعات اقتصادی ناشی از الزام ثبت
الف) جرمانگاری فعالیتهای مشاورین املاک در صورت عدم ثبت رسمی
با توجه به اینکه قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول میتواند موجب ایجاد الزامهای سنگین برای ثبت معاملات املاک توسط مشاورین املاک شود، ممکن است این امر به جرمانگاری فعالیتهای مشاورین املاک در صورتی که این ثبت انجام نشود، منجر گردد.
مفاد قانونی:
مطابق با قانون مجازات اسلامی، هرگونه نقض قوانین ثبت اسناد ممکن است به مجازاتهایی همچون جریمه، حبس یا محرومیت از حقوق شغلی منجر شود. علاوه بر این، طبق قانون مالیاتهای مستقیم و قانون مبارزه با پولشویی، عدم رعایت الزامات ثبت ممکن است به جرایم مالیاتی یا حتی مجازاتهای کیفری در صورت وجود تخلفات مالی منجر شود.
مبنای تعارض:
در صورتی که مشاورین املاک مجبور به ثبت رسمی معاملات باشند، ممکن است فعالیتهای آنها بهطور غیرمستقیم جرمانگاری شود. برای مثال، اگر فردی از ثبت رسمی منصرف شود و مشاور ملک هم در ثبت آن قصور کند، این عمل میتواند در نهایت به جرمانگاری منجر شود. همچنین، الزام به ثبت رسمی میتواند هزینههای اضافی به مشاورین املاک تحمیل کرده و آنها را از انجام فعالیتهای قانونی خود بازدارد.
راهحل پیشنهادی:
باید بهطور مشخص تعیین شود که مشاورین املاک در صورتی که معاملات ملکی را تنها بهعنوان دلال انجام دهند و طرفین قرارداد خواستار ثبت رسمی نباشند، از مجازاتهای قانونی معاف باشند.
پیشنهاد میشود که یک سیستم مجوز خاص برای مشاورین املاک در نظر گرفته شود که تنها برای معاملات خاص (مانند خرید و فروشهای مسکونی یا تجاری با ارزش بالا) الزام به ثبت رسمی وجود داشته باشد و در سایر موارد، مشاورین املاک بتوانند بهعنوان واسطه بدون الزام به ثبت رسمی فعالیت کنند.
- تبعات اقتصادی ناشی از الزام ثبت املاک
الف) افزایش هزینههای معامله
یکی از تبعات اقتصادی جدی الزام به ثبت رسمی املاک، افزایش هزینهها برای خریداران، فروشندگان، مستاجران و حتی مشاورین املاک است. در شرایط کنونی اقتصاد کشور، هزینههای اضافی میتواند به کاهش توانایی مردم برای انجام معاملات املاک منجر شود.
مفاد قانونی:
مطابق با قانون مالیاتهای مستقیم و قانون ثبت اسناد و املاک، هزینههای ثبت رسمی میتواند بار مالی سنگینی به طرفین معامله تحمیل کند. در نتیجه، این اقدام میتواند بازار مسکن را رکودآور و بیحوصله کند.
مبنای تعارض:
مجبور کردن مردم به ثبت رسمی میتواند موجب کاهش تعداد معاملات و در نتیجه کاهش سودآوری مشاورین املاک و اقتصاد بازار مسکن شود.
راهحل پیشنهادی:
پیشنهاد میشود که ثبت رسمی برای معاملات کوچک و کوتاهمدت (بهویژه در مناطقی که نیاز به حمایت از مردم وجود دارد) اختیاری باشد و تنها برای معاملات با ارزش بالا یا قراردادهای بلندمدت ثبت رسمی لازم باشد.
در شرایط اقتصادی ویژه، میتوان تخفیفهایی در هزینههای ثبت املاک برای معاملات ساده یا حمایتی ارائه داد تا از بار مالی اضافی برطرفین جلوگیری شود.
نتیجهگیری کلی بخش هفتم: تعارضات با قانون دلالی، دلالی ملکی و جرمانگاری
در این بخش، تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با قانون دلالی ملکی و قوانین صنفی مشاورین املاک بررسی شد. تعارضات عمده شامل الزام به ثبت رسمی املاک برای مشاورین املاک، جرمانگاری فعالیتهای غیررسمی در این حوزه، و تبعات اقتصادی ناشی از این الزامات بود. اصلاحات پیشنهادی بهگونهای طراحی شدهاند که از یک سو الزام به ثبت رسمی تنها در شرایط خاص و در معاملات بزرگ اعمال شود و از سوی دیگر مشاورین املاک بتوانند بهعنوان دلال با کمترین محدودیت فعالیت کنند.
در پاسخ به پرسش شما، با توجه به مفاد بخشهای قبلی لایحه و بررسیهای صورت گرفته، به نظر نمیرسد که بخشهای نه و ده بهطور مستقیم خلاف قوانین کشور باشند، چرا که بخشهای مذکور در راستای پیشنهاد اصلاحات قانونی و رفع تعارضات در قالب راهحلهای عملی و قانونی تنظیم شدهاند. اما با توجه به حساسیتهای موجود در زمینه حقوقی و مشکلات اقتصادی، میتوان به برخی نکات دیگر اشاره کرد که میتواند به عنوان دو بخش دیگر در لایحه مورد نظر گنجانده شود.
بخش نهم: تعارض با قوانین مرتبط با حقوق مالکیت فکری و حقوق استفاده از دادهها
- مفهوم و مبنای تعارض:
با توجه به این که قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است برای ثبت اطلاعات ملکی افراد در پایگاههای داده عمومی و الکترونیکی نیاز به جمعآوری و پردازش دادههای شخصی و اطلاعات حساس مالکین داشته باشد، میتوان این اقدام را در تعارض با قوانین مربوط به حقوق مالکیت فکری و حریم خصوصی دانست.
مفاد قانونی:
ماده ۳۰ قانون اساسی ایران: این ماده به حق مالکیت فردی اشاره دارد و در اصل ۳۰ به صورت خاص از امنیت حقوق افراد و عدم تعرض به حریم خصوصی آنها حمایت میکند.
قانون حمایت از حقوق مالکیت فکری: طبق این قانون، هرگونه استفاده بدون اجازه از دادههای مالکین و اطلاعات خصوصی آنها میتواند به نقض حقوق مالکیت فکری منجر شود.
قانون حفاظت از دادههای شخصی (پیشنویس): مطابق با پیشنویس قانون حفاظت از دادههای شخصی، دادههای حساس متعلق به افراد باید با رعایت اصول حریم خصوصی جمعآوری و استفاده شوند.
مبنای تعارض:
در صورتی که قانون الزام به ثبت، مالکین را مجبور به ثبت اطلاعات کامل ملکی و شخصی خود در پایگاههای داده عمومی کند، این امر ممکن است نقض حریم خصوصی مالکین باشد. حتی در شرایطی که اطلاعات ملکی در سیستمهای دولتی یا عمومی قرار گیرند، ممکن است این اقدام با حقوق مالکیت فکری و شخصی فردی در تضاد باشد.
راهحلهای حقوقی پیشنهادی:
موافقتنامه قانونی: پیشنهاد میشود که ثبت اطلاعات ملکی تنها با رضایت صریح مالک انجام شود و شرایط خاصی برای حفظ حریم خصوصی مالکین تعریف گردد.
امنیت دادهها: لازم است که اطلاعات ملکی و شخصی در سیستمهای ثبت با استانداردهای حفاظتی مناسب از جمله رمزنگاری و دسترسی محدود قرار گیرد تا از سوءاستفاده از این اطلاعات جلوگیری شود.
بخش دهم: تعارض با موازین شرعی و فقهی (مطابقت با اصول فقه اسلامی)
- مفهوم و مبنای تعارض:
قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول ممکن است با برخی از اصول فقهی و شرعی در زمینه معاملات مغایرت داشته باشد. در فقه اسلامی، قوانین مربوط به معاملات، ثبت و انتقال مالکیت تحتتأثیر اصول خاصی قرار دارد که بهطور خاص باید در نظر گرفته شود.
مفاد قانونی و فقهی:
ماده ۱۰ قانون اساسی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر تطابق قوانین با موازین اسلامی تأکید دارد.
ماده ۱۹۰ قانون مدنی ایران: بر اساس این ماده، کلیه قراردادها باید بهطور آزادانه و بدون اجبار و فشار از طرف دیگران انجام شوند. در برخی موارد، الزام به ثبت ممکن است آزادی طرفین در تعیین شرایط قرارداد را محدود کند.
اصول فقه اسلامی: در فقه شیعه، برای معاملات مختلف مانند خرید و فروش و اجاره، اصولی همچون ایجاب و قبول و رضایت طرفین از اهمیت بالایی برخوردار است. الزامی کردن ثبت املاک در تمامی معاملات ممکن است مغایر با این اصول باشد.
مبنای تعارض:
اگر قانون الزام به ثبت املاک، معاملات را بدون رضایت کامل طرفین به ثبت رسمی سوق دهد، این امر ممکن است با اصول فقهی اسلامی و خصوصاً اصول آزادی اراده در معاملات مغایرت پیدا کند. همچنین الزام به ثبت رسمی ممکن است از منظر فقهی بهعنوان دخالت در حقوق فردی مالکان و مداخله در آزادی قراردادها تلقی شود.
راهحلهای حقوقی پیشنهادی:
اختیاری بودن ثبت: ثبت رسمی املاک باید بر اساس توافق و رضایت طرفین باشد، بهطوریکه طرفین معامله بتوانند بر اساس شریعت و قانون مدنی تصمیم بگیرند که آیا ثبت رسمی را انجام دهند یا خیر.
توسعه فقهی: پیشنهاد میشود که مشاوران حقوقی و فقهی در فرآیند تدوین قوانین، اصول فقهی را بهطور دقیقتر بررسی کرده و اصلاحات لازم را در قوانین جهت تطابق با موازین فقهی انجام دهند.
نتیجهگیری:
در این دو بخش نهم و دهم، تعارضات قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول با حقوق مالکیت فکری و حریم خصوصی و موازین شرعی و فقهی بررسی شد. این تعارضات بهویژه در زمینه حفظ حریم خصوصی افراد و اصول آزادی اراده در معاملات ملک، نیاز به توجه دقیق و اصلاحات در قانون دارند. راهحلهای پیشنهادی در این بخشها شامل فراهم کردن مکانیزمهای حفاظتی برای اطلاعات ملکی و شخصی و همچنین برقراری سیستمهای توافقی برای ثبت املاک بر اساس اصول فقهی و حقوقی است.
بهمنظور ایجاد هماهنگی میان قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول و سایر قوانین کشور، اقدامات زیر مورد توجه قرار گیرد:
- اختیاری کردن ثبت املاک برای معاملات غیرحرفهای:
پیشنهاد میشود که ثبت املاک بهویژه برای معاملات معمولی و کوچک، اختیاری باشد. این کار موجب افزایش آزادی اراده طرفین در تعیین شرایط قراردادها خواهد شد و از پیچیدگیهای غیرضروری جلوگیری میکند. - ایجاد مقررات حمایتی برای مشاورین املاک:
از آنجا که مشاورین املاک نقش مهمی در بازار مسکن دارند، باید قوانین شفاف و حمایتی برای فعالیت آنها تدوین شود. این قوانین باید بهگونهای باشد که الزام به ثبت املاک باعث آسیب به کسبوکار مشاورین املاک نگردد و در عین حال از تخلفات جلوگیری شود. - رعایت حریم خصوصی مالکین:
ثبت املاک باید بهگونهای انجام شود که حقوق حریم خصوصی مالکین حفظ گردد. برای این منظور، میتوان از سیستمهای الکترونیکی و رمزنگاری اطلاعات استفاده کرد تا از سوءاستفاده از دادههای شخصی جلوگیری شود. همچنین باید اطمینان حاصل شود که اطلاعات مربوط به مالکیت املاک بهطور عمومی منتشر نشود، مگر در موارد خاص که قانون آن را ضروری میداند. - موافقتنامههای قانونی با موازین شرعی:
لازم است که قانونگذار اطمینان حاصل کند که فرآیند ثبت املاک بهطور کامل با اصول فقهی و شرعی کشور تطابق دارد. از آنجا که برخی اصول فقهی بهویژه در مورد آزادی اراده و نفی اجبار در معاملات اهمیت دارند، باید برای معاملات مختلف، امکان عدم ثبت رسمی را در نظر گرفت. - آموزش عمومی و ترویج آگاهی:
برای جلوگیری از تضییع حقوق افراد بهویژه در مواردی که ثبت املاک به اشتباه انجام میشود، ضروری است که طرحهای آموزشی برای مردم و مشاورین املاک بهطور مستمر و منظم اجرا شود. این آموزشها میتواند شامل نحوه انجام معاملات، حقوق و تعهدات طرفین و اهمیت ثبت املاک باشد. - بررسی و نظارت دقیقتر بر اجرای قوانین:
بهمنظور جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی، نیاز است که نظارتهای دقیقی بر نحوه اجرای قانون الزام به ثبت املاک صورت گیرد. این نظارتها باید توسط نهادهای ذیصلاح بهطور شفاف و با استفاده از فناوریهای نوین انجام پذیرد.
پیشنهاد نهایی:
با توجه به اصلاحات و پیشنهادات ذکر شده، ضروری است که قانون الزام به ثبت اموال غیرمنقول بازنگری و بهطور جامع با قوانین دیگر کشور هماهنگ شود. بهویژه با توجه به چالشهای حقوقی و اقتصادی که ممکن است برای مالکین، مشاورین املاک و سایر ذینفعان در پی داشته باشد، انجام اصلاحات ضروری خواهد بود. در این راستا، پیشنهاد میشود که کارگروهی تخصصی از متخصصین حقوقی، فقهی و اقتصادی تشکیل شده و موارد مربوط به اصلاح قانون مذکور را بررسی و در سریعترین زمان ممکن به تصویب برسانند.
از اتحادیه مشاورین املاک و سازمان ثبت املاک و اسناد انتظار میرود که در راستای اجرای این پیشنهادات گامهای مؤثری بردارند تا ضمن رعایت حقوق مالکین و افراد، بازار مسکن کشور با تعادل و شفافیت بیشتری روبرو شود.
با تشکر از توجه شما و همکاریهای بیشتر در این زمینه.
[نام داود طاوسی ]
[سمت : عضو صنفی اتحادیه مشاورین املاک ]